عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر) |
امام و دعای آخر چون آن حالت امام شدت یافت، سر به آسمان بلند کرد و چنین دعا کرد: «خدایا! تو برترین جایگاه را داری، بزرگترین قدرت، آنچه میخواهی میکنی، بی نیازی از خلایق، بزرگیات بس عریض است و بر هر چه بخواهی توانایی، لطف و مهربانی تو نزدیک است، در عهد و پیمان راستگویی، نعمت تو سرازیر است و بلای تو نیکو، وقتی تو را بخوانم نزدیکی، هر چه را خلق کردی بر آن احاطه داری، توبه پذیرندهای، از هر کسی که به تو باز گردد، بر هر چه اراده کنی دست یافتهای، هر چه را طلب کنی مییابی، وقتی که تو را شکر گویم تو سپاسگزاری، تو فراوان یاد میکنی هنگامی که تو را یاد میکنم، تو را میخوانم در حالی که محتاج و نیازمندم، در حال فقر به تو رغبت نشان میدهم، به سوی تو جزع میکنم، در حالی که بیمناکم، میگریم در حال گرفتاری و از تو کمک میطلبم در حال ناتوانی، به تو تکیه میکنم در حالی که کفایتم میکنی، پروردگارا! بین ما و قوم ما تو خود حکم کن؛ چرا که آنها ما را فریب دادند و ذلیل و خوار ساختند، به ما نیرنگ زدند و ما را کشتند در حالی که ما خاندان پیامبر تو و فرزند دوست محمد(صلی الله علیه و آله) هستیم که تو او را به پیامبری برانگیختی، و او را امین وحی خود دانستی، پس ما را در کارمان گشایش عطا فرما، ای بخشندهترین بخشندگان!»(40) سپس اینگونه فرمود: "اصبر علی قضائک، یا رب، لا اله سواک یا غیاث المستغیثین(41)؛ «الهی بر قضای تو شکیبایی میکنم، معبودی جز تو نیست، ای پناه درخواست کنندگان!» نیز فرمود: « جز تو خدایی ندارم، و پرستش کنندهای جز تو نیست، بر حکم تو صبر میکنم، ای پناه کسی که جز تو پناهی ندارد! ای همیشگی که پایان ندارد! و ای زنده کننده مردگان! ای که بر کسب همه، احاطه داری! بین ما و بین آنها - ای بهترین حاکمان - تو خود قضاوت کن.»(42) امام و پیام به خیمههااسب امام در اطراف آن حضرت میچرخید و خود را به خون امام آغشته میکرد.(43) ابن سعد گفته بود: «این اسب، از اسبان خوب پیامبر است. او را بگیرند و محاصره کنند» اما مردم شام در این امر ناکام مانده بودند. بنابراین گفت: «او را رها کنید تا ببینم چه میکند.» او پیشانی خود را به خون حسین آغشته کرد و شیهه ای زد.(44) به فرموده امام باقر(علیه السلام) آن حیوان پیوسته از ستم به حسین و از امتی که پسر پیامبرش را کشته، مینالید و آن حیوان شیههکنان به خیمهگاه میدوید.(45) «ابوالحتوف جعفی» تیری به پیشانی امام نشانه رفت. امام به سختی آن را از پیشانی بیرون آورد. همراه آن خون بر صورت امام جاری شد. امام فرمود: «پروردگارا! تو میبینی که من در چه وضعیتی از این بندگان سرکش و معصیت کارت قرار گرفتهام، خدایا! تعداد اینها را برشمار و همه را خود بکش و بر روی زمین احدی از اینها را باقی مگذار و هرگز آنها را مورد بخشش قرار مده.»
«هنگامی که چشم زنان به آن اسب با یال و کاکل پر خون و زین واژگون افتاد، از خیمهگاه بیرون ریخته، موی پریشان کردند و بر صورت سیلی میزدند. بر چهره خود مینواختند، و فریاد ناله سر داده بودند. بعد از عزت، به ذلت و خواری افتادند و به سوی قتلگاه حسین شتابان میدویدند.»(46) ام کلثوم فریاد میزد: «ای محمد و ای پدرم، ای علی جان و ای جعفر طیار و ای حمزه (سیدالشهداء) این حسین است که عریان به روی خاک کربلا افتاده.»(47) اما زینب(سلام الله علیها) اینگونه مینالید: "وا اخاه، وا سیداه، وا اهل بیتاه، لیت السماء اطبقت علی الارض و لیت الجبال تدکدکت علی السهل(48)؛ «وای برادرم! وای آقایم! وای اهل بیتم! ای کاش آسمان بر زمین میافتاد و کوهها بر دشتها به هم میخورد.»
حضرت زینب (سلام الله علیها) نزدیک امام رسیده بود. در همان حال عمر بن سعد با عدهای از یارانش به قتلگاه نزدیک شده بود و امام در آخرین لحظات عمر شریفش به سر میبرد. پس زینب فریاد زد: «ای عمر! اباعبدالله را میکشند و تو به او مینگری؟» وقتی عمر سعد از زینب روی گرداند، اشک چشمانش بر موهای چهرهاش جاری شد.(49) آخرین مناجات امام «الهی رضاً برضاک؛ خدایا به رضای تو راضی و خشنود هستم» و آخرین کلامش «بسم الله و بالله و فی سبیل الله؛ به نام خدا و به کمک خدا و در راه خدا» بود پینوشتها: 1- بحارالانوار، ج44، ص 202 . 2- ابصارالعین، ص 23. 3- برای اثبات این مسئله ر ک: بحارالانوار، ج44، ص 269 و 250 . 4- ابصارالعین، ص 23 . 5- الارشاد، ج2، ص30 . 6- تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص324. 7- تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص338. 8- ابصارالعین، ص 24 . 9- تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص 341- 340 . 10- کامل الزیارات، ص 75؛ بحارالانوار، ج45، ص87 . 11- بحارالانوار، ج45، ص 3. 12- الارشاد، ج2، ص96 . 13- الارشاد، ج2، ص97 . 14- مثیرالاحزان، ص72؛ خوارزمی، مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص33 . 15- مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص33؛ بحارالانوار، ج45، ص 50 . 16- مناقب آل ابی طالب، ج4، ص110. 17- تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص452 . 18- اللهوف، ص52 . 19- بحارالانوار، ج 45، ص 50؛ نفس المهموم، ص 220 . 20- موسوعه کلمات الامام الحسین، ص 491 . 21- مقتل الحسین مقرم، ص 227 . 22- اللهوف، ص 50 . 23- الخصائص الحسینیه، ص 188 . 24- المنتخب للطریحی، ص 439. 25- مناقب آل ابی طالب، ج4، ص 109 . 26- اللهوف، ص 53 . 27- اللهوف، ص 51 . 28- مقتل الحسین مقرم، ص 350 . 29- نفس المهموم، ص 221، مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص 34 . 30- مقتل الحسین مقرم، ص 351 . 31- نفس المهموم، ص 222/ مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص 34/ اللهوف، ص 52 . 32- اللهوف، ص 52 . 33- مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص 34 . 34- الکامل فی التاریخ، ج2، ص570؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص35 . 35- الارشاد، ج2، ص 110؛ اللهوف، ص 53- 52 . 36- الاتحاف بحب الاشراف، ص 52 . 37- اللهوف، ص 54. 38- بحارالانوار، ج 45، ص 54 . 39- بحارالانوار، ج 45، ص 57؛ اللهوف، ص 55 . 40- اقبال الاعمال، ج1، ص 315 و ج 3، ص 304؛ موسوعه کلمات الامام الحسین، ص 510- 509 . 41- موسوعه کلمات الامام الحسین، ص 510 . 42- ریاض المصائب، ص 465؛ موسوعه کلمات الامام الحسین، ص 510 . 43- امالی الصدوق، ص 98؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص 37 . 44- بحارالانوار، ج 10، ص 205 . 45- مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص 37 . 46- بحارالانوار، ج 98، ص 322. 47- بحارالانوار، ج 45، ص 60؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج 2، ص 37 . 48- اللهوف، ص 54 . 49- الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 572 . 50- الارشاد، ج2، ص 112 . 51- مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص 37 . [ دوشنبه 90/9/7 ] [ 4:22 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |